اندر خاطرات من..
یه بار اومدم تاکسی بگیرم..
گفتم آقا ستارخان میخوره؟؟
یارو یه دید زد گفت:چرا ستارخان بیا بالا خودم میخورم
بهم برخورد رفتم تاکسی بعدی میگم آقا ستارخان میرید؟؟
بعد یارو میگه:معلومه که میرید،اگه نمیرید که میترکید بدبخت
این دفه با خودم گفتم یه چی بگم نتونن جواب بدن..
تاکسی بعدی میاد میگم آقا ستااااارخاااااان
راننده میگه ن آقا من اکبرم
دیگه کفرم در اومده بود به تاکسی بعدی میگم آقا میخام برم ستارخان
تاکسی میگه کار خوبی میکنی برو مشکلی نداره
نظرات شما عزیزان: